به سروشانه خوش آمدی!

من هادی احمدی هستم؛ نویسنده، شاعر و مدرس ITIL.

به‌شدت وسواس دارم روی سبک منحصر نوشتن، معنا و پیام!

اینجایی که هستید وب‌سایت من است؛ وب‌سایت شاعری بنام سروش که به‌منظور به اشتراک‌گذاری آثار، ایده‌ها، مقالات، دانستنی‌ها و تجربیاتم ایجاد شده. هر صفحه‌اش، داستانی منحصر به فرد دارد و نگاهی عمیق و چند بعدی را داراست که بی‌پروا نوشتمش؛ از مطالب آموزنده‌ی تخصصی در حوزه‌ی فناوری اطلاعات و ITIL گرفته تا روزنویس‌های دغدغه‌وار، صفحاتی از کتاب‌هایم، اشعار و…
اینجا مکانی است برای کشف، یادگیری و آگاهی؛ شما را از دانستی‌هایم بی‌نصیب نمی‌گذارم پس مرا از نظراتتان بی‌نصیب نگذارید. حرف‌های تازه‌ای دارم که بسیاری از آن‌ها را نوشته‌ام و خواهم نوشت. حرف‌های مگو، حرف‌های بی‌پروا، تابوهای شکستنی!

بی‌صبرانه منتظرم تا ببینم این نوشته‌ها چه کمکی به شما کرده؟

به قلم من، اینجا چه چیزهایی در انتظار شماست؟

آخرین نوشته‌های من:

و هزاران مطلب منحصر و یکتا را از این شیدای نوشتن بخوانید….

جستجو

12 اردیبهشت 1404

والی!

جداً چرا می‌نویسی؟ بخصوص وقتی کسی محلی به نوشته‌هایت نمی‌گذارد؟حرف‌حرف نوشته‌هایت نه خوانده می‌شوند و نه دیده؛ فقط نوشته می‌شوند؛ […]
11 اردیبهشت 1404

خلاف زودهنگام!

آقای فرجی:”احمدی؟… تو نه داداشت… هادیو میگم، هادی احمدی؟… حواست کجاس؟ مگه با تو نیستم فردا به مادرت میگی بیاد […]
11 اردیبهشت 1404

زنده به گور!

به یک رستوران بزرگ سنتی خیلی شیک دعوت شدیم، یک فضای بسته و پر ممه و بسیار شلوغ و مملو […]
24 فروردین 1404

واسطه‌گر!

روزگاری بسیار دور، نقش عمان و قطر را بازی می‌کردم در یک رابطه‌ی عاشقانه.نامه‌ای را از طرف پسر عاشق می‌بردم […]
19 فروردین 1404

پشم سپید!

بجز موهای کله‌ی خرابم که رو به سپیدی نهاده، ریشم نیز سفید شده؛ موهای سینه و پشم و پیلم هم.چندی […]
20 اسفند 1403

بوی مغز!

رفتم شیرینی‌فروشی، به فروشنده گفتم:”یه کیلو زولبیا،بامیه بده لطفاً.”گفت:”طاعاتت قبول؛ روزه هستین پس.”گفتم:”نه روزه نیستم؛ ولی هنوز اینقدام کافر نشدم […]
error: لینک های همرسانی مطلب در سمت چپ صفحه هست دوست داشتی به اشتراک بگذار!