مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه
به وبسایت سروشانه خوش آمدید…

من، هادی احمدی با تخلص شعری سروش، هرچه در توان دارم را در اینجا منتشر کردم و می‌کنم.

شما را از دانستی‌هایم بی‌نصیب نمی‌گذارم پس مرا از نظراتتان بی‌نصیب نگذارید…

6 فروردین 1402

خط‌کشی!

مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه شاید آدم ساختارشکن و هنجارشکنی باشم شاید هم نه. معلوم نیست ولی از کودکی مقید به هیچ خطی نبودم آن‌چنان […]
6 فروردین 1402

معده‌بند!

مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه بار نخستی بود که چیزی به اسم پیتزا می‌شنیدیم؛اولین فست‌فودی با یک تنور حفر شده در دیوار، برای پختن پیتزا […]
26 اسفند 1401

صوت سوزان!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه وقتی سوزان روشن، با لوندی می‌خواند: “پر دلشوره شدم پر تشویش، همه‌ی تنم آتیش، انگار عاشق شدم عاشق…”تمام بدنمان گر […]
25 اسفند 1401

بدون پذیرایی!

مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه کرایه‌ی اتوبوس تهران-سقز، ۲۵ تومان شده بود؛ و من کلاً ۲۰ تومان پول داشتم. متعجب شدم چون قبلاً با آن […]
23 اسفند 1401

گوج!

مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه توی کوردی به آدم حراف یا پرحرف می‌گویند، گوج؛ با تلفظ یک O بزرگ. هرقدر این O را غلیظ‌ و […]
21 اسفند 1401

کاربردی!

مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه اولین باری که رفتم کرج، صاف هبوط کردم به زیرزمین ساختمانی که یک شرکت کامپیوتری در آن فعالیت می‌کرد. دختر […]
14 اسفند 1401

میکاسا!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه هیچ‌وقت نشمردم که یک توپ میکاسا چندتا خال سیاه یا سفید دارد؟ ولی مدام می‌گفتیم میکاسای چهل‌تیکه!اساسا شمردن خال‌های یک […]
5 اسفند 1401

ختم!

مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه پدر هم‌کلاسی‌ام فوت کرد. بار نخستی بود که چیزی به اسم مجلس ختم می‌شنیدم.آن روز، باران که نه، دقيقا مثانه‌ی […]
30 بهمن 1401

بخه!

مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه بختیار خدابیامرز، ملقب به بخه، یک متکدی کارتن‌خواب‌ بود. وقتی کمکش می‌کردی دعای خیر می‌کرد و وقتی چیزی به او […]
14 بهمن 1401

متن غنی!

مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه متن غنی شبیه یک زن زیباست که هم فهیم است و هم خوش‌اندام؛ هم خوش‌پوش است و هم خوش‌آرایش؛ هم […]
14 بهمن 1401

چوب حراج و …!

مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه یک بار سقوط آزاد را تجربه کردم از ارتفاع حدود ۹۰ متری. یعنی از بلندای یک ساختمان تقریباً ۳۰ طبقه‌ […]
12 بهمن 1401

نفت مَفت!

مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه وقتی شنیدم فلان کس، ظرف چند سال علاوه بر انگلیسی، چند زبان خارجه‌ی دیگر هم آموخته و در کنارش، هم […]
9 بهمن 1401

یکسره!

مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه تعمیراتیِ لوازم‌خانگی آقارسول، چند خیابان آن طرف‌ترست.هروقت یک وسیله‌ی برقی‌ام از کار می‌افتد و آنرا نزدش می‌برم می‌گوید:”این درست نمیشه، […]
21 دی 1401

مومیایی!

مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه بی‌دینم اما من هم به زندگی پس از مرگ معتقدم؛ به امید آن روز، خود را مومیایی می‌کنم!×××فراعنه، مومیایی می‌شدند […]
19 دی 1401

حکومت نظامی!

مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه یک حمله‌ی تروریستی شده بود و یک یا چند تن از پیشمرگ‌های کُرد در سلیمانیه‌ را به گلوله بسته بودند […]
17 دی 1401

من بزرگ!

مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه گروهبانی داشت حضوروغیاب می‌کرد؛ رسید به شماره‌ی ۵۴.گفتم، “من.”سروان کنار گروهبان پرسید،”منکه نشنیدم شماره‌‌ی ۵۴ کی بود!؟”دستم را مجدد بلند […]
15 دی 1401

مهد محدود!

مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه آن زمان‌که ویدئو، حرام بود! شبیه خیلی از حرامیات دیگر، در تمام طایفه‌ی ما فقط پسرخاله‌ام این قدرت را داشت […]
9 دی 1401

مسافران پیکان فکِستنی!

مدت زمان مطالعه: 8 دقیقه یک روز تا ساعت ۲ صبح شبیه بسیاری از شبها، در شرکتی که کار می‌کردم ماندم تا کار نیمه‌تمامی را […]
9 دی 1401

بسیجی!

مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه زمستان بود و برف تا سقف خانه‌ی کاهگلی‌مان را گرفته بود. روزهایی بود که برای مدرسه رفتن از داخل حیاط […]
26 آذر 1401

فرشته!

مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه چندان میلی نداشتم اما برای عروسی یکی از دوستان مذهبی دعوت شدم و رفتم. تجربه‌ی جالبی بود. شکل مراسم عروسی […]
error: لینک های همرسانی مطلب پایین هر صفحه هست لطفا به اشتراک بگذارید