بوی منال(بچه) اعتیادآور است؛ هم بخاطر ترکیبات واقعی بدن او، هم بخاطر رمز و راز مغز و عاطفه.
در آنسو اما بوی گُه و کیری پیری، بوی "نوننال" است... بوی ماندگی و سالمندی.
×××
مولکولهای فرّار حاصل از شیر مادر روی پوست و نفس نوزاد اثرگذارند و پس آمیختگی به تعریق ملایم و بدون باکتری زیاد و با ترشح ترکیبات خاصی (مثل لاکتونها و اسیدهای چرب سبک) بوی خوش و ملایم و شیرین نوزاد را تولید میکنند که بوی"نوزادی" است و همه دوست دارند.
بوی نوزاد، شبیه بوی جوانی بوی وصال است و بوی پیری، بوی زوال!
و تمام زندگی ما مرزی بین بوی شیر و بوی پیر است... بوی منال و بوی نوننال!
×××
بوی نوزاد، نه از گُل است، نه از عطر...
که از آستانِ وصال است؛ از لحظهای که بودن، تازه به جهان سلام میدهد.
مولکولهای ریزِ شیر و پوست، در هوا رقصان میشوند و مغزِ خستهی ما را به غریزهی کشف راز اعتیاد جشنِ جاودانگی ترغیب و تهییج میکند.
اما بوی پیری...
نه بوی خاک است، نه بوی باد و نه بوی باران. بوی ناودان زنگزده است که بجای آب باران گندآب از آن جاری است، بوی فروپاشی است، بوی نوننال و زوال، گواهیست بر اینکه هر وصالی پیشاپیش در آغوشِ جدایی زاده میشود.
و چنین است که:
نوزاد بوی آمدن دارد، پیر، بوی رفتن.
و ما میان این دو دم و این دو رایحه خوش و بد سرگردانیم با عطری از امید و بویی از فنا.
×××
من به این نتیجه رسیدم هر رفتنی بوی گُهی دارد! و هر آمدنی بوی خوب؛ هرچند پس از هر آمدنی باید رفت!
این یادآور این است که بدنِ انسان از کودکی تا پیری همواره به زبان بو سخن میگوید: از شیرینی معصومانه تا بوی فرسودگی.
×××
اما آدمها غافلند؛ درست آنزمانی که همگی میگویند "دهنت بوی شیر میدهد" نباید برنجی که در بهترین و خوشبوترین لحظات زندگیات هستی و بهترین رایحه را داری!
در نزد مردم بوگرفته باید دهنت بوی گُه بدهد تا بگویند باتجربهای!
زندگی از بوی شیر آغاز میشود و با بوی پیر به پایان میرسد؛ میان این دو، تنها عطریست از امید و فنا.
ما آدمها، مثل سگ بو میکشیم!
www.Soroushane.ir