هادی احمدی (سروش):

یکی از سخت‌ترین کارهای من، مرزبندی بین شخصیت یک نویسنده‌ی بی‌تربیت و بی‌پروا با یک شخصیت سازمانی یا یک آدم معمولی و محافظه‌کار است؛ درست شبیه بسیاری از دوستانی که مطالبم را می‌خوانند اما نمی‌توانند واکنش نشان دهند!
اساس پیج سروشانه هم برای تفکیک بهتر همین مرزبندی بود.
بااینحال همیشه یک نهیبی هست که به خودم بزنم و آن نهیب سیخونک کله‌کیری و پُر زور اجتماع است که همواره ول‌کن نیست!
شاید اگر فقط نویسنده بودم مشکلی نبود!
×××
نوشتن برای خودم و کشف جهانِ درونم، ارزش بسیاری دارد و بسیار گفته‌ام که این یک نوع تراپی است برای شخصیت پیچیده‌ی هر انسانی و نه برای تأیید دیگران.
این یعنی در کشمکش جمع اضداد، همیشه بدنبال راست‌گویی با خودم هستم.
من خیلی خوب می‌توانم در حالت عادی خود را فریب دهم یا به خودم دروغ بگویم اما وقتی می‌نشینم به پای نوشتن، به پاس نوشتن گویی تمام آنچه پوشانده‌ام را برملا می‌کنم...
شاید هنوز هم اندکی محافظه‌کارم؛ ولی این نوشته‌ها تمام آن چیزی است که یک آدم برای گفتنش باید ساکت نشود و یا لااقل خود را گول نزند.
×××
هرچه هست می‌توانم بپذیرم که هر کسی محدودیت‌ها و قواعد خودش را دارد. وقتی بفهمم که بعضی‌ها نمی‌توانند آزادانه واکنش نشان دهند یا برداشت بد بکنند درگیر مرزبندی نمی‌شوم.
وقتی می‌توانم قبول کنم افراد هم‌سطح و هم‌فکر با من زیاد نیستند چندان درگیر حد و عرض خودم و آنان نمی‌شوم.
هرچند می‌شود بنشینم شبیه همه بنویسم و یک مضمون جسورانه را در یک پوشش مخفی‌کارانه بپوشانم تا یک نسخه‌ی قابلیت پذیرش برای مخاطب محافظه‌کار باشد اما این خواست قلبی من و واژه‌ها نیست...
×××
من با واژه‌ها رودربایستی ندارم فکر می‌کنم واژه‌ها نیز همینطورند؛ شاید بخاطر این است که همیشه عریان بودیم کنار هم. شاید کیر تمام واژه‌ها در کون من است و کیرم در کون تمام واژه‌ها 🙂
نمی‌دانم...
اما نوشتن بی‌مرز یعنی زنده بودن بدون فریب...
www.Soroushane.ir


0 0 رای
امتیازت به این مطلب؟
عضویت در سایت
اطلاع رسانی
guest

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
error: لینک های همرسانی مطلب در سمت چپ صفحه هست دوست داشتی به اشتراک بگذار!
0
نظرت مهمه حتماً بنویس!x